تغییر اقلیم، رشد جمعیت، جنبه های اقتصادی و وضع قوانین محیط زیستی، همگی مستلزم یک حرکت به سمت رویکردی جامع تر مبتنی بر آبخیز، برای مدیریت آب و زمین است. یک سیستم تاب آور سیلاب در جایگاه مناسب خود دارای ظرفیت مقاومت در برابر سیلاب ها (برای مثال، از طریق استحکامات سیلاب)، ظرفیت فراگیری و بازیابی از سیلاب ها (برای مثال، از طریق برنامه ریزی مکانی، مدیریت مخاطره، بیمه) و ظرفیت سازگاری و دگرگونی (به منظور تعدیل خسارات بالقوه، بهره گیری از فرصت ها و مواجه شدن با پیامدهای سیلاب ها و واکنش به روشی انعطاف پذیر) میباشد. علی رغم موانع مستحکمی که عوامل اجتماعی و نهادی اغلب برای مدیریت ریسک سیلاب موفقیت آمیز ایجاد میکنند. تمهیدات حکمرانی جامع نگر، به هم پیوسته و پایدار برای مدیریت ریسک سیلاب ضروری است.,