در تاریخ بشری بخصوص از رنسانس به بعد شبهه ای اغلب از سوی افراد دغدغه مند و حق طلب در جوامع مختلف مطرح بوده که آیا عقل بشر در تشخیص حق از باطل و فهم حقایق هستی کافی نیست؟ آیا با توجه به پیشرفت های انسان در زمینه های علمی و فناوری نمی توان به کفایت عقل بشر در رسیدن به کمال و کسب موفقیت و سعادت حکم داد؟ آیا با وجود عقل تکامل یافته و نوین بشری دیگر نیازی به وحی الهی و کتابهای آسمانی مثل قرآن هست؟ شبهه کفایت عقل بشری در کشف حقایق و آموزه های وحیانی به صورت مستقل و در نتیجه عدم نیاز به وحی، در فضای دانشگاهی نیز همواره مطرح بوده است. کتاب حاضر در حل این چالش با بیان مفهوم عقلانیت نوین و عقلانیت اسلامی و مقایسه آنها و نشان دادن وجوه تمایز این دو نوع عقلانیت به خوبی به دغدغه ها و سوالات رایج در زمینه کفایت یا عدم کفایت عقل بشری برای تضمین سعادت انسان پاسخ گفته است.