هرچند جامعه ما هیچگاه بیآسیب نبوده اما طی سالهای اخیر آسیبهای اجتماعی در ایران ابعاد وسیع و پیچیدهای به خود گرفته است. در چنین شرایطی، دانش مسالهیابی و حل مساله نقش تعیینکنندهای دارد. برای دستیابی به این دانش، دو مسیر وجود دارد: مسیر نخست، بهرهگیری از دانش سکولار و پا گذاشتن در جای پای غرب و مسیر دوم، استفاده از دانش اسلامی و اصطلاحاً به هم زدن صحنه بازی. ممکن است برای بعضی اهمیت عوض کردن صحنه بازی روشن یا قانعکننده نباشد اما آنچه مسلم است، جامعه اسلامی نمیتواند با پشت کردن به باورها و ارزشهای دینی، خود را از مزیتهای بیشمار اتصال به منابع منحصربهفرد اسلامی محروم کند. از سوی دیگر، کدام دیدهبان منصفی است که شفابخش نبودن دانش سکولار در فهم و رفع بحرانهای اجتماعی را انکار کند. با این وصف، امروز یک مطالبه جدی وجود دارد و آن، جدّ و جهد متفکرین اسلامی در مراجعه به روح تعالیم اسلامی برای مقابله صحیح و مبنایی با آسیبهای اجتماعی است.,