الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری (SMEM: Structural Macro Econometric Model) که پیدایش آن به اواسط دهۀ 1940 باز میگردد، غالباً با این هدف ساخته میشوند که از آنها به عنوان ابزاری مناسب در تحلیل ساختاری، ارزیابی سیاستگذاریهای اقتصادی و پیشبینی استفاده شود. در پی انتقادی که با ظهور مکتب کلاسیکهای جدید و انتظارات عقلایی در دهۀ1980 با محوریت لوکاس اقتصاددان بنام این مکتب رواج یافت، ساخت الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری در محاق فرو رفت و زمینه برای حضور الگوهای نیوکینزی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE: Dynamic Stochastic General Equilibrium Model) فراهم شد. این الگوها به سرعت رشد یافتند و فراگیر شدند، به گونهای که مراکز تحقیقاتی و بسیاری از بانکهای مرکزی کشورهای جهان برای تحلیل آثار سیاستهای پولی و پیشبینی تغییرات ساختاری، به ساخت چنین الگوهایی رویآوردند. اما شکست این الگوها در پیشبینی بحران مالی سال 2008 که از آمریکا آغاز شد و ناتوانی چنین الگوهایی در ارایۀ راهکار مناسب برای مقابله با این بحران سبب شد تا الگوهای DSGE با انتقادات شدیدی مواجه شوند. در پی عملکرد ناموفق الگوهای DSGE و وجود پسزمینۀ انقلابی که در اواخر دهۀ 1990 با عنوان انقلاب ریشۀ واحد و همجمعی در عرصۀ اقتصاد و اقتصادسنجی به وقوع پیوست و تحول شگرفی را در شیوۀ تفکر تدوین و تخمین روابط اقتصادی پدید آورد، دوباره چند سالی است که ساخت الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری به نحو گستردهای در چارچوب همجمعی ـ الگوی تصحیح خطا (Co- Integration Error Correction Model) رونق یافته است. از اینرو، نویسندۀ کتاب بر آن شده است تا به منظور ترغیب علاقهمندان به ساخت این گونه الگوها، به بیان تجربۀ الگوسازی در ایران بپردازد و الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری تدوین شده برای اقتصاد ایران را در یک بستر تاریخی معرفی کند. کتاب الگوسازی اقتصادسنجی کلان در ایران در دو جلد نوشته شده است: جلد اول کتاب، سیر تحول الگوسازی در اقتصاد ایران را از زمان ساخت نخستین الگوی اقتصادسنجی کلان برای اقتصاد ایران تا زمان حاضر (1397) به تصویر میکشد و روابط الگوهای تدوینشده را برای مطالعه و ایدهدادن به الگوسازان معرفی میکند. در جلد دوم کتاب، الگوی اقتصادسنجی کلانی که با توجه به دانش روز در چارچوب همجمعی ـ تصحیح خطا و به منظور تحلیل ساختاری و ارزیابی پیامدهای سیاستگذاریهای اقتصادی توسط نویسنده تدوین شده است، به تفصیل تشریح میشود. کتاب الگوسازی اقتصادسنجی کلان در ایران برای استفاده دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای رشتۀ اقتصاد در درس اقتصادسنجی کاریردی و علاقهمندان به زمینۀ الگوسازی با این هدف نگاشته شده است که نه تنها سیر تحول الگوسازی اقتصادسنجی کلان در ایران را با ارایۀ الگوهایی که تا کنون ساختهشده است به نمایش گذارد، بلکه با معرفی یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختهشده بر اساس ویژگیهای خاص اقتصاد ایران، همۀ نکات لازم را چه از جنبۀ مبانی نظری الگو و معادلات رفتاری آن و چه از نظر شیوۀ برآورد ضرایب، اعتبارسنجی الگو و شبیهسازی بر اساس آخرین دستاوردهای علمی به صورت مفصل تشریح کند. مطالب ارایهشده در این دو جلد مبنای مناسبی برای مطالعه و آگاهییافتن از ساختار الگوهای تنظیمشده برای اقتصاد ایران فراهم میآورد و راهنمایی است برای الگوسازانی که قصد دارند اقتصاد ایران را در چارچوب نوعی الگوی اقتصادسنجی کلان، به منظور تحلیل ساختاری و ارزیابی پیامد سیاستگذاریهای اقتصادی و همچنین پیشبینی الگوسازی کنند.
نسخه چاپی موجود نمی باشد
دکتر محمد نوفرستی
الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری (SMEM: Structural Macro Econometric Model) که پیدایش آن به اواسط دهۀ 1940 باز میگردد، غالباً با این هدف ساخته میشوند که از آنها به عنوان ابزاری مناسب در تحلیل ساختاری، ارزیابی سیاستگذاریهای اقتصادی و پیشبینی استفاده شود. در پی انتقادی که با ظهور مکتب کلاسیکهای جدید و انتظارات عقلایی در دهۀ1980 با محوریت لوکاس اقتصاددان بنام این مکتب رواج یافت، ساخت الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری در محاق فرو رفت و زمینه برای حضور الگوهای نیوکینزی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE: Dynamic Stochastic General Equilibrium Model) فراهم شد. این الگوها به سرعت رشد یافتند و فراگیر شدند، به گونهای که مراکز تحقیقاتی و بسیاری از بانکهای مرکزی کشورهای جهان برای تحلیل آثار سیاستهای پولی و پیشبینی تغییرات ساختاری، به ساخت چنین الگوهایی رویآوردند. اما شکست این الگوها در پیشبینی بحران مالی سال 2008 که از آمریکا آغاز شد و ناتوانی چنین الگوهایی در ارایۀ راهکار مناسب برای مقابله با این بحران سبب شد تا الگوهای DSGE با انتقادات شدیدی مواجه شوند. در پی عملکرد ناموفق الگوهای DSGE و وجود پسزمینۀ انقلابی که در اواخر دهۀ 1990 با عنوان انقلاب ریشۀ واحد و همجمعی در عرصۀ اقتصاد و اقتصادسنجی به وقوع پیوست و تحول شگرفی را در شیوۀ تفکر تدوین و تخمین روابط اقتصادی پدید آورد، دوباره چند سالی است که ساخت الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری به نحو گستردهای در چارچوب همجمعی ـ الگوی تصحیح خطا (Co- Integration Error Correction Model) رونق یافته است. از اینرو، نویسندۀ کتاب بر آن شده است تا به منظور ترغیب علاقهمندان به ساخت این گونه الگوها، به بیان تجربۀ الگوسازی در ایران بپردازد و الگوهای اقتصادسنجی کلان ساختاری تدوین شده برای اقتصاد ایران را در یک بستر تاریخی معرفی کند. کتاب الگوسازی اقتصادسنجی کلان در ایران در دو جلد نوشته شده است: جلد اول کتاب، سیر تحول الگوسازی در اقتصاد ایران را از زمان ساخت نخستین الگوی اقتصادسنجی کلان برای اقتصاد ایران تا زمان حاضر (1397) به تصویر میکشد و روابط الگوهای تدوینشده را برای مطالعه و ایدهدادن به الگوسازان معرفی میکند. در جلد دوم کتاب، الگوی اقتصادسنجی کلانی که با توجه به دانش روز در چارچوب همجمعی ـ تصحیح خطا و به منظور تحلیل ساختاری و ارزیابی پیامدهای سیاستگذاریهای اقتصادی توسط نویسنده تدوین شده است، به تفصیل تشریح میشود. کتاب الگوسازی اقتصادسنجی کلان در ایران برای استفاده دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای رشتۀ اقتصاد در درس اقتصادسنجی کاریردی و علاقهمندان به زمینۀ الگوسازی با این هدف نگاشته شده است که نه تنها سیر تحول الگوسازی اقتصادسنجی کلان در ایران را با ارایۀ الگوهایی که تا کنون ساختهشده است به نمایش گذارد، بلکه با معرفی یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختهشده بر اساس ویژگیهای خاص اقتصاد ایران، همۀ نکات لازم را چه از جنبۀ مبانی نظری الگو و معادلات رفتاری آن و چه از نظر شیوۀ برآورد ضرایب، اعتبارسنجی الگو و شبیهسازی بر اساس آخرین دستاوردهای علمی به صورت مفصل تشریح کند. مطالب ارایهشده در این دو جلد مبنای مناسبی برای مطالعه و آگاهییافتن از ساختار الگوهای تنظیمشده برای اقتصاد ایران فراهم میآورد و راهنمایی است برای الگوسازانی که قصد دارند اقتصاد ایران را در چارچوب نوعی الگوی اقتصادسنجی کلان، به منظور تحلیل ساختاری و ارزیابی پیامد سیاستگذاریهای اقتصادی و همچنین پیشبینی الگوسازی کنند.
۱۳۹۸
دانشگاه شهید بهشتی
قابل مطالعه فقط در پلتفرمهای بوکت
978-964-457-449-8